انگور
خندیدن تو
هوس انگور تازه است.
یگو لب هات را
کی
شراب می اندازی؟
خندیدن تو
هوس انگور تازه است.
یگو لب هات را
کی
شراب می اندازی؟
گفتگوی زیر توسط فرازمهر پورافرا از طرف سایت گفتگو نیوز با احمد بیرانوند انجام گرفته است. در این گفتگو به مباحث جریان شناسی شعر امروز ایران و ویژگی های شعر پست مدرن فارسی پرداخته شده است.
احمد بیرانوند، فارغ التحصیل رشته ی مهندسی پزشکی، شاعر، داستان نویس، منتقد، محقق و مدرس و برگزیده ی داستان نویسی، قلم زرین و دیپلم افتخار زمانه ۲۰۰۶، از آثار او می توان به شرح حاشیه (مجموعه نقد و بررسی شعر نو و نقد معاصر)، اشراق در بی شمسی (مجموعه شعر)، ناگفتههای جبرئیل (مجموعه نثر دو زبانه)، گریستن برای بلوط های بی کلاه (مجموعه شعر شاعران لرستان)، اشاره کرد...

صورت خیابان
از اخم پوتین ترک برداشت
و گلوله حرف ناگفته اش را با سینه درمیان گذاشت.
سوار نه به زخم اندیشید
نه به جنون خانگی.
تنها به اسبش گفت:
اکنون که جوانه داده ام
جسارت مرا
کدام تبر پاسخ خواهد گفت؟
دخیل
تو رفتی و
کفتر از گلوی من پرید.
چقدر دانه چیدم از انتظار
چشمم شبیه دخیل شد.
و چقدر صبورم توی گنبد بغض
توی رضای بی کبوتر.